مترجمین در ترجمه متون متفاوت با چالشهای زیادی روبروی می شوند که باید برای ارائه ترجمه بهتر بتوانند از انها عبور کنند.
فرآیند ترجمه شاید در یک نگاه سطحی چندان کار سختی به نظر نیاید اما واقعیت این است که در این فرایند مترجم بایستی با ذهنی آماده و فعال تمام دانسته ها و مهارت خود را بکار بگیرد تا حاصل کارش بی نقص و به اصطلاح شسته و رفته از آب دربیاید.چون در غیر اینصورت تمام اشتباهات و سوء برداشتها از متن ترجمه شده کاملا متوجه مترجم خواهد بود. بنابراین، تسلط کامل مترجم بر حوزه فعالیت خود و نیز آداب فرهنگی و اجتماعی هم در زبان مبدا و هم در زبان مقصد از ملزومات این حرفه است. چرا که این فرایند علاوه بر انتقال اطلاعات و مفاهیم، فعل انتقال عواطف و احساسات و معرفی آداب و رسوم و فرهنگ به مخاطب مقصد را نیز انجام میدهد.
از این روست که مترجمین با چالشهای متعددی در ترجمه انواع متون مواجه هستند. این چالشها نه فقط برای مترجمین تازه کار که پیش روی مترجمین باتجربه و کهنه کار نیز قرار دارد. به همین دلیل برای فعالیت در چنین حرفه ای باید و باید همواره دانش و اطلاعات خود را به روز نگه دارید.
در حالت کلی چند چالش رایج برای مترجمان وجود دارد که ممکن است در ترجمه انواع متون با آنها برخورد کنند. در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
هر زبان با دستور زبان و ساختارهای زبانی مختص خود شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است. در طی فرآیند تکامل، این ساختارها پیچیدگیهایی به خود گرفته اند که همین پیچیدگیها با دشواری ترجمه رابطه مستقیم دارند. از آنجایی که غالبا سه زبان انگلیسی و فارسی و عربی برای ترجمه در ایران پرتقاضا هستند، میخواهیم این پیچیدگیها را در ساختارهای این سه زبان مقایسه کنیم. برای مثال معمولا یک جمله ساده به زبان انگلیسی به ترتیب دارای یک فاعل، فعل و مفعول است. اما این ساختار در هر زبانی صدق نمیکند. در زبان فارسی معمولا ترتیب قرارگیری اجزای جمله به این شکل است: فاعل، مفعول و فعل. در زبان عربی، ضمایر مفعولی قسمتی از فعل را تشکیل میدهند و همراه فعل در جمله قرار میگیرند.
این یک نمونه از تفاوت ساختار این سه زبان است که در اینگونه موارد غالبا مترجم مجبور به اضافه، حذف، و جابجایی کلمات متن اصلی است تا بتواند به صورت موثر و روان با زبان مقصد ارتباط برقرار کند. میزان انتقال مفاهیم متن، یکی از چالشهای ترجمه است. در واقع شما زمانی می توانید یک مفهوم را انتقال دهید که ابتدا جمله را درک کرده و سپس آن را ترجمه کنید.
گروهی از کلمات بسته به نحوه استفاده از آنها و محل قراگیری در جمله معانی متفاوتی به خود میگیرند. این کلمات به دو دسته تقسیم میشوند:
یک دسته از این کلمات همآوا هستند؛ یعنی از نظر شکل ظاهری و حتی آهنگ یکسان بوده، اما در شرایط مختلف، معانی متفاوتی دارند مانند کلمه scaleدر جملهی Scale the fish before weighing it on the scale که معنی آن در ابتدا و انتهای جمله متفاوت است.
دسته دوم کلماتی هستند که املا و شکل نوشتاری یکسان اما تلفظ متفاوتی دارند و این تفاوت باعث تغییر در ترجمه انگلیسی به فارسی آنها میشود. مانند: House که اگر /haʊs/ تلفظ شود به معنی “خانه” است و اگر /haʊz/ تلفظ شود به معنی "فراهم کردن محلی برای زندگی کردن کسی" است.
کلمات مرکب از ترکیب دو یا چند کلمه با یکدیگر تشکیل میشوند که در خیلی از موارد کلمۀ مرکب معنایی متفاوت با معنی هر کدام از اجزای خود دارد. معمولاً میتوان کلمات مرکب را در سه گروه تقسیم بندی کرد:
معنی کلمه مرکب دقیقاً معنی کلمات تشکیل دهنده آن است. مانند Handwriting، Doorbell
کلمه مرکبی که معنایی مشابه معنی یکی از اجزای تشکیل دهنده خود را دارد. مانند Bookworm
دسته سوم کلمات مرکبی هستند که معانی آنها هیچ ارتباطی با معانی کلمات تشکیل دهنده شان ندارند. مانند “Deadline” که در زبان انگلیسی به زمان نهایی قابل قبول برای دریافت یا ارائه چیزی اشاره دارد و هیچ ارتباطی با کلمه Dead به معنای مرگ یا Line به معنای خط ندارد. یا کلمه “butterfly” نه fly به معنی پرواز است و نه butterبه معنی کره بلکه به معنی پروانه است. این کلمات برای انگلیسی زبانها بسیار رایج و به دور از هر گونه ابهام است ولی برای یک مترجم غیرحرفه ای می تواند در مواردی دردسرساز باشد.
عبارات و اصطلاحات مجموعه ای ازکلماتی هستند که معنای خاص و منحصربهفردی دارند و یک مفهوم انتزاعی یا کمیت خاصی را در بر میگیرند. بهعبارت دیگر، اصطلاحات منحصر به یک زبان و فرهنگ خاص هستند که گاهی اوقات ترجمه این مفاهیم با تعاریف الفبایی زبان انگلیسی قابل انتقال نیست. برای مثال عبارت To set the fox to watch geese هیچ ارتباطی با معنای تحت اللفظی خود ندارد و ترجمۀ صحیح آن گوشت را به دست گربه سپردن است.
ترجمه این دست از عبارات و اصطلاحات یکی از سختترین بخشهای ترجمه انگلیسی به فارسی است. این اشتباهات بیشتر در ترجمه ماشینی رخ میدهد و هرگز به طور کامل حل نخواهد شد. به همین خاطر است که تقریباً در تمامی رشتههای تحصیلی چند واحد را به زبان تخصصی و بررسی عبارات و اصطلاحات آن رشته اختصاص میدهند.
در برخی مواقع یک فعل و حرف اضافه در جمله همراه هم به کار میروند که در این موارد، معنایی کاملاً متفاوت نسبت به زمانی دارند که هر کدام از آنها به صورت جداگانه مورد استفاده قرار میگیرند. معمولاً افعال دو کلمهای در زبان انگلیسی رسمی کمتر استفاده میشود و بیشتر در انگلیسی غیررسمی رایج است. کلماتی مانند Backing up، Close up، Turn off از این دسته افعال هستند. بنابراین نکته مهم در ترجمه این نوع افعال، محل استفاده و نحوه تشخیص آنها در جمله است. برخی از این افعال را اصطلاحاً افعال جداشدنی میگویند، بدان معنا که کلمهای میتواند بین دو جزء فعل قرار گیرد که همین امر موجب به اشتباه افتادن مترجم در ترجمه میشود.
طعنه سبک تند و تلخی از سخن است که معمولا ترجمه تحت اللفظی آن معنای درستی به دست نمیدهد و حتی ممکن است منجر به سوء برداشت شود.
یکی از متنهایی که ترجمه عبارات کنایه آمیز باید با ظرافت و دقت بیشتری انجام گیرد، رمان های گفتگو محور است. در این متون بایستی یک مترجم حرفه ای کنایه را تشخیص داده و عبارتی جایگزین در زبان مقصد به کار ببرد.
گاهی اوقات در ترجمه تخصصی انگلیسی به فارسی حتی با مرور کل متن و بررسی تمام جملات، نمیتوان به درستی ضمایر و فعلها را از لحاظ رسمی یا عامیانه بودن ترجمه کرد. به عنوان مثال در زبان فارسی ضمایر مفرد و جمع دوم شخص وجود دارد، در حالی که در زبان انگلیسی تنها ضمیر “You” در نظر گرفته شده است.
پیشوندها و پسوندها کلمات متنوعی را در زبان انگلیسی بوجود می آورند. آنها کلمات را به صفت یا قیدها را به اسم تبدیل میکنند که موجب سردرگمی مترجم در هنگام ترجمه میشوند. اگر زبان مقصد، انعطاف لازم برای خلق کلمات جدید را نداشته باشد، این چالش جدیتر میشود. در زبان انگلیسی برای بیان معنای عمیقی از یک کلمه یا واژه اغلب از پیشوندها و پسوندها استفاده میشود، در حالیکه در زبانهای دیگر اینگونه لایهها برای توصیف کردن همان مفهوم وجود ندارد. بیشتر زبانها از پیشوندها و پسوندها برای ایجاد کردن کلمات جدید استفاده میکنند، اما وقتی هدف محافظت کردن از معنای کلمه و گسترش دادن مفهوم آن باشد، هر کدام، از قانونهای مختلفی تبعیت میکنند که کار ترجمه را با سختی مواجه میسازند. بهعنوان مثال، "Slang" سبب ایجاد واژههای بسیاری میشود و اضافه کردن آن بهعنوان پسوند، معنای جدیدی به کلمات میدهد که ترجمه صحیح آن به تسلط، مهارت و دانش مترجم بستگی دارد.
کلمات و اصطلاحات طنزآمیز و لطیفهها و جوکها وقتی به زبان دیگری ترجمه میشوند، معنا و مفهوم اصلی خود را از دست میدهند. تعریف و توضیح لطیفهها و جوکها یکی از عمدهترین چالشهای ترجمه محسوب میشود، زیرا انتقال دادن حس خنده به زمینهی فرهنگی هر شخص و هر جامعه بستگی دارد. معروفترین لطیفههای بریتانیایی را در نظر بگیرید، حتی درک نکته بامزه آنها برای سایر افراد انگلیسی زبان نیز سخت است، در این صورت حفظ بافت طنز عبارت خندهدار و جالب برای مترجمین کار بسیار دشواری خواهد بود.
بعضی از اوقات مترجمین نمیتوانند بخشهای گیجکننده و عجیب یک لطیفه را ترجمه کنند، زیرا معادلی برای آنها در زبان مقصد وجود ندارد. در حالتهای دیگر، زمینهی فرهنگی مخاطب به آنها اجازه درک معنی و مفهوم لطیفه و جوک را نمیدهد و چالش ترجمه وجود ندارد
سنتها و فرهنگها در هر زمینهای از زندگی ما تلفیق شدهاند. از اینکه چه زمان و چگونه سخن میگوییم تا اینکه چگونه میپوشیم، فرهنگ بر دیدگاه ما از جهان تاثیر میگذارد. در حقیقت، یک فرهنگ انسانی، فرهنگ میراثی، فرهنگ ایدئولوژیکی و فرهنگ انسان شناختی وجود دارد. اما اگر در ترجمه متون فرهنگ زبان مبدا تضادی با فرهنگ زبان مقصد پیدا کند، چه رخ میدهد؟ در پی بروز این تضاد، پیامدها و واکنشها میتوانند جدی باشند. کمبود اطلاعات فرهنگی و نداشتن پیشزمینه از هدف و فلسفه برخی سنتها و آیین های فرهنگی و مذهبی زبان مبدا، ممکن است حتی به سوء تفاهم های بزرگ بیانجامد. برای درک این موضوع به مثال زیر که به عینه اتفاق افتاده توجه کنید:
در سال ۱۹۵۸، از شرکت شکلات ماری در ژاپن خواسته شد تا یک جشن غربی با عنوان “روز ولنتاین” برگزار کند. یکی از مدیران شرکت در پاریس زندگی میکرد و به این خاطر مسئولیت نظارت بر این فرایند را بر عهده گرفت. اما کمبود اطلاعات فرهنگی و نداشتن پیشزمینه از هدف و فلسفه این جشن باعث ایجاد سردرگمی شد. به این معنی که ولنتاین تبدیل به روزی برای زنان شد تا به منظور بیان احساس عشقشان برای مردان شکلات بخرند. امروزه زنان به همه مردان گری-شوکو (شکلات دوستی) هدیه میدهند، حتی به آنهایی که حس عاشقانهای بهشان ندارند! (اگر زنان ژاپنی در روز ولنتاین به شما شکلات هدیه دادند، برداشت اشتباه نکنید).
بنابراین، هنگامی که تصمیم به ترجمه متنی میگیرید، باید دقیقاً بدانید که چه انتظاراتی از ترجمه شما وجود دارد. آیا مفاهیم باید در زبان مقصد بازآفرینی شوند و یا ترجمه لغتبهلغت کفایت میکند. چه لغات، عبارات و مفاهیمی باید تنها به زبان مقصد تبدیل شوند و کدام یک نیازمند توضیحات دقیق و کامل و یا حتی ترجمه به مفاهیم فرهنگی مشابه در فرهنگ مقصد هستند.
با جهانی شدن فعالیتها و ارتباطات، فقط مرزهای جغرافیایی نیستند که تلاقی پیدا میکنند. بسیاری از اوقات درک، فرضیات و سیستم اعتقاداتی مردم میتواند با درک پیام تداخل پیدا کند. مطمئن شوید که مخاطب شما معنی متن شما را همانطور که خواستهاید متوجه شده است. همینطور باید با او چک کنید که تا چه حد نیاز است اطلاعات بومیسازی و تا چه حد با عرف فرهنگی تطبیق داده شوند.
موضوعات مرتبط: