همانند همه خدمات، مترجم حین ترجمه باید قوانینی را رعایت کند. برای ارائه در سطح جهانی، اهمیت این موضوع بیش از پیش شده است.برای حمایت طرفین، استانداردها به منظور تعریف وظایف متقابل آنها تدوین و تنظیم شده است.
مانند هر کالا یا خدمات دیگری، ترجمه نیز استاندارهایی دارد و موسسات ترجمه یا مترجمین آزادکار در چهارچوب تعهدات اخلاقی و قانونی نسبت به سفارش دهنده یا طرف قرارداد ملزم به رعایت این استاندارها هستند. با توسعه خدمات صنعت زبان و ترجمه در سطح جهانی، اهمیت این موضوع بیش از پیش شده است. لذا برای حمایت از هر دو طرف، استانداردها به منظور تعریف وظایف متقابل آنها تدوین و تنظیم شده است.
سازمان بین المللی ISO (استانداردسازی) یک سازمان جهانی است که با استاندارد سازی شیوه ارائه خدمات و اسناد سروکار دارد تا از این طریق معیارهای تولید آنها در تمامی حوزه ها یکنواخت و یکسان باشد. استانداردسازی رونق تبادل بین المللی بدنبال دارد. زیرا استانداردی که در سطح بین المللی توسط همه شرکاء و افراد مرتبط پذیرفته و تایید شده باشد، پارامترهای دقیقی در زمان تبادل اطلاعات و اسناد عرضه می نماید.
از مدتها پیش که اغلب موسسات خدمات ترجمه اروپایی به فقدان روشی که نشان دهنده کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنها باشد پی برده بودند تلاش کردند با بکارگیری گواهی ISO 9001 عزم خود را در ارائه مدیریت کیفی نشان دهند. این گواهی نحوه دستیابی به عملکرد و خدمات پایدار در تمامی سطوح را مشخص می کند و به معنی یک سیستم کیفیت است که چارچوبی برای رضایت مشتری، انگیزه کارکنان و بهبود مستمر فراهم می کند. اما از آنجایی که این گواهی، راهکاری برای فرآیندهای مختص به ترجمه ارائه نداده است، در رابطه با تضمین کیفیت در صنعت ترجمه مورد قبول عموم واقع نشد. در نتیجه در سال ۲۰۰۶ استاندارد کیفی مخصوص صنعت ترجمه توسط "کمیته استانداردسازی اروپا" با نام EN15038 منتشر گردید.استاندارد کیفیت EN15038 بصورت ویژه برای ارائه دهندگان خدمات ترجمه بصورت مخفف TSP تهیه شده است که تضمین کننده یکپارچگی کیفیت خدمات می باشد. مقبولیت این استاندارد در کلیه کشورها به بصورت تدریجی در حال افزایش است.
که بر ایجاد و حفظ فرآیند ترجمه، بازبینی و تأیید تمرکز دارند و اگر توسط متخصصان واجد شرایط به طور مداوم رعایت شوند می توانند انتظارات مشتری را در ترجمه ها برآورده کنند.
که بر روی ایجاد معیارهای کیفیت واقعی متمرکز هستند و طبق آن یک ترجمه می تواند با کیفیت بالا یا پایین اندازه گیری و ارزیابی شود.
استاندارد EN 15038 یک نمونه از استانداردهای کیفیت ترجمه فرایندگراست که نیازهای ارائه دهندگان خدمات زبان(LSP ها ( را در رابطه با پرسنل و منابع فنی، کنترل کیفیت، مدیریت پروژه، پارامترهای قرارداد مشتری و روش های مدیریت تعریف می کند. این استاندارد توسط تعدادی از کشورهای اروپایی نیز به تصویب رسید.
در سال ۲۰۱۵، EN 15038 توسط ISO 17100 جایگزین شدISO 17100 .، یک استاندارد کیفیت است که به طور خاص برای صنعت ترجمه نوشته شده وکیفیت ثابت خدمات و فرآیندهای مربوطه را تضمین می کند.
LISA Scorecard یک مدل تضمین کیفیت است که برای ترویج بهترین روش ترجمه و محلی سازی برای صنایع نرم افزاری و سخت افزاری طراحی و تدوین شده است. با این که استاندارد LISA دیگر فعال نیست، اما روش استاندارد سازی آنها همچنان به طور گسترده به عنوان مرجعی برای ترجمه های با کیفیت مورد استفاده قرار می گیرد. این مدل، ترجمه ها را بر اساس یک سیستم امتیاز دهی رتبه بندی کرده و شدت مسائل را با عنوان بحرانی، عمده یا جزئی اندازه گیری می کند.
نمونه دیگر ATA Metric است که توسط انجمن مترجمین آمریکایی ایجاد شده بود تا به عنوان ابزار ارزیابی برای تست کیفیت یک متن ترجمه شده مورد استفاده قرار بگیرد.
کیفیت ترجمه در حوزه هایی مانند ترجمه پزشکی، ترجمه حقوقی، حسابداری و ترجمه فنی بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل برخی از حوزه های تخصصی دارای نیازهای کیفیت ترجمه خاص هستند که توسط استانداردهای کیفیت عمومی تر به دست نمی آیند و استانداردهای ویژه ای برای آنها تعریف شده است. برای مثال استاندارد ایزو ۱۳۴۸۵ استاندارد بین المللی سیستم مدیریت کیفیت است که بطور خاص در حوزه لوازم و تجهیزات پزشکی تعریف شده است. این استاندارد الزامات یک سیستم مدیریت کیفیت را مشخص می کند که در آن سازمان نیاز به نشان دادن توانایی خود در ارائه تجهیزات پزشکی و خدمات مرتبط دارد که به طور مداوم با مشتری و الزامات قانونی قابل اجرا برخورد دارد. همچنین می تواند توسط تامین کنندگان یا طرف های خارجی که محصولات یا خدمات را به چنین سازمان هایی ارائه می کنند استفاده شود.
بخش اول این استاندارد در مورد عناصر ضروری ترجمه است که توسط بریتانیای کبیر و ایالات متحده تهیه و در سال ۱۹۷۷ منتشر شده و توسط بیست و چهار کشور به تصویب رسیده است. عنوان این استاندارد عبارتست از: «مستند سازی – بازنمایی ترجمه ها» و اساسا با دو مسئله سروکار دارد:
ترجمه تا چه اندازه میتواند جایگزین سند منبع محسوب شود؛
تا چه اندازه بایستی امکان شناسایی سند منبع وجود داشته باشد.
اين استاندارد فهرستي از عناصر ضروري و عناصر تكميلي (يعني عناصري كه اجباراً بايد بيايند و عناصري كه آوردن آنها اختياري است) كه در ترجمهها ذكر ميشوند را ارائه ميدهد، كه در تفصيل خود بین چهار گونه سند، يعني كتابها، مجلات ادواری، مقالهها، و امتيازنامهی اختراعات تفاوت قائل شده است. برای مثال در کتاب های ترجمه شده یا مطبوعات صادر شده به طور جداگانه، رعایت عناصر ضروری زیر الزامی است:
نام کامل مولف یا مولفان متن اصلی (منبع)، نقش آنها، حقیقی یا حقوقی بودن ترجمه، ویرایشگر اصلی، ویرایشگر علمی
عنوان کتابی که ترجمه شده است یا ترجمه عنوان کتاب
نوع ترجمه: ترجمه کامل، نسبی، خلاصه (در ترجمه نسبی و خلاصه سازی بایستی موارد ترجمه شده و نشده مشخص شوند)
سازمان مسئول ترجمه، نام مترجم یا مترجم ها و ویرایشگر مسئول یا ویرایشگر علمی یا ناشر ترجمه
ناشر، آدرس، تاریخ. در ترجمه های منتشر نشده بایستی نام مترجم به عنوان فرد مسئول ذکر شود
شماره شابک یا فیپا؛ این شماره برای تمامی مطبوعات غیر ادواری صادر می شود و حاوی اطلاعاتی در مورد کشور منتشر کننده، ناشر، عنوان کتاب و مترجم است.
جزئیات حق چاپ و نشر ترجمه
زبان ترجمه
ترجمه عنوان مجموعه یا سری
عنوان سند به زبان اصلی
محل و تاریخ نشر کتاب اصلی
شماره چاپ (چاپ اول، چاپ دوم، چاپ سوم)
ناشر
زبان اصلی
شماره ISBN
مشخص کردن عنوان مجموعه یا سری نوشته ها و شماره سند اصلی سری جزء اطلاعات مکمل محسوب می شود.
بخش دوم این استاندارد عمدتاً شیوه نمایش ترجمه را مورد بررسی قرار میدهد که در ادامه به بررسی مواردی از آن میپردازیم.
در نگارش مقالات باید به پاراگرافبندی، شمارهگذاری پاراگرافها و نیز بخشبندی متن منبع به زیر بخشها و بندها توجه کرد.
هرگونه تفاوت در محتوای سند اصلی و سند ترجمهشده باید ذکر شود، مثل بخشهای نادیده گرفتهشده، تصحیحشده، خلاصهشده یا اضافهشده به متن اصلی یا ایندکس، کتابشناسی و منابع اصلی.
زمانی که ترجمه به الفبای متفاوتی نسبت به متن اصلی صورت میگیرد، اسامی مؤلفان و کلمات ترجمه نشده بایستی بهصورت نویسه گردانی ((Transliteration
یا ترجمه حرفبهحرف مطابق استاندارد بینالمللی متناظر با آن زبان بیان شود. بهعنوانمثال ایزو 233 برای زبان عربی، ایزو 259 برای زبان یهودی. برای آنکه بتوان هماهنگی و تناظر بین نشانهها/ نمادهای یک زبان با زبان دیگر برقرار کرد، وجود استانداردها برای نویسه گردانی ضروری است. از سوی دیگر حرفنگاری محدود به بازتولید اصوات رایج است، به نحوی که برای گوینده زبان ترجمهشده جامع و قابلفهم باشد.
اگر در مقالهای عنوان آن نیز ترجمه میشود، الزامی است که بدنبال آن عنوان زباناصلی درون کروشه نوشته شود. باید یادداشتها و تفسیرهای مترجم بهصورت پاورقی در مقاله یا در پایان متن قید شود و حتماً باید عبارت «یادداشت مترجم» در آن ذکر شود.
هر کشوری سیستم خاصی دربارهی کتابشناسی و مرجع دارد بنابراین باید منابع را طبق آن سیستم ذکر کرد.
در ترجمه مقالات، ترجیحاً عکسها و جداول را باید دقیقاً مطابق با متن اصلی در متن ترجمه وارد کنید. اگر به دلایل فنی بایستی عکسی جابجا شود، باید در درون متن ترجمهشده مرجعی به جایگاه آن عکس یا جدول در متن اصلی،گذاشته شود.
عنوان، حاشیهنویسها، توضیحات، و سایر موضوعات مشابه را باید به طور کامل ترجمه نمایید. اگر جداول و تصاویر بهصورت مستقیم از متن اصلی برداشته شود و در متن ترجمه گنجانده شدند، الزامی است که متن و یادداشتهای آنها نیز ترجمه شود.
تا حد امکان بهتر است فرمولها، نمادها و واحدهای اندازهگیری ترجمه نشوند. اما بایستی هرگونه اصلاح و تعدیل این موارد در پاورقی بهصورت یادداشت مترجم آورده شود. برای تبدیل واحد اندازهگیری، باید مقدار واحد اندازهگیری متن اصلی درون کروشه ذکر شود.
استانداردهای بینالمللی همانند ایزو 4 و ایزو 832 مجموعه قواعدی در رابطه با مخفف سازی بیان کرده است. در استاندارد بینالمللی ایزو 2384 بیان شده که اگر مخفف سازی در متن مورد استفاده قرار گرفته باشد، باید هم ارز آن در زبان ترجمه آورده شود. اما اگر هم ارزی برای آن جمله وجود نداشته باشد، باید در اولین استفاده در متن ترجمهشده به طور کامل آن مخفف توصیف شود.
اگر سازمانی فقط یک نام رسمی داشته باشد، میتوان نام سازمان را ترجمه نموده و نام اصلی را درون پرانتز و جلوی نام ترجمهشده آورد. اما بایستی در بخش منابع، نام سازمان به زباناصلی بیان شود. اگر اسامی سازمانها دارای اسامی رسمی برای زبانهای مختلف باشد میتوان آنها را ترجمه کرد در غیر این صورت باید آنها را بدون ترجمه نوشت.
عناوین و القاب افتخاری مثل «عضو آکادمی علوم» بایستی ترجمه شوند؛ همچنین عباراتی مرتبط با سهم مؤلف در آمادهسازی سند (از قبیل ویرایشگر ارشد، نویسنده ویرایش جدید) نیز باید به طور کامل ترجمه شوند. رتبه حرفهای یا مشخصههای مؤلف از قبیل JR برای جونیور یا SR برای سینیور و PROF برای پروفسور باید ترجمهشده و در جای خود بیان شوند.
در برخی از ترجمهها مانند ترجمه تخصصی کامپیوتر از واژههای خاص یک موضوع، شغل و یا رشته استفاده میشود که در اینگونه موارد، الزامی است که مترجم مشابه مناسبی برای آن واژگان انتخاب کند. اما توصیه میشود اگر واژهای جدید بوده و یا مربوط به یک مفهوم ابداعی می باشد، اصطلاح اصلی پس از ترجمه آن در درون پرانتز آورده شود.
برخی از اسامی جغرافیایی نیز نسخههای متفاوتی برای زبانهای مختلف دارند. باید در اینگونه موارد از متن اصلی استفاده نموده و از ترجمه جایگزین یا واژهسازی استفاده نکرد. در بخش منابع نیز بایستی اسامی جغرافیایی به زباناصلی آورده شوند.
در متن ترجمهشده تاریخ انتشار متن اصلی باید ذکر شود. اگر تاریخ انتشار متن اصلی بر اساس تقویمی بود که در زبان مقصد استفاده نمی شود، بهعنوانمثال کتابی که در ایران چاپ شده است، تاریخ انتشار آن بر اساس تقویم شمسی درجشده بنابراین مترجمی که آن را به زبان روسی ترجمه می کند، باید معادل سال انتشار متن اصلی، در تقویمی که در حوزه فرهنگی زبان مقصد کاربرد دارد ذکر نماید.
اگر ترجمه سند از زبان دومی به زبان مقصد انجام میشود، نیاز است که زباناصلی نیز بیان شود. مترجم باید به ترجمه متن اصلی در زبان واسط و نیز خود متن اصلی اشاره نماید.
تقریباً برای تمام مطبوعات ادواری چند زبانه، نام آنها باید به همان صورت اصلی خود ذکر شوند. ترجمه اینگونه عناوین تنها با اجازه ناشر امکانپذیر است.
در ترجمه اینگونه نشریات همچنین الزامی است که مجله، شماره ترجمه شده از مجله، و بخشهایی که ترجمه شده است، از نسخه اصلی بیان شود. سال انتشار نسخه اصلی، باید پیش از سال انتشار ترجمه آن نوشته شود. شماره صفحات ترجمه نیز باید پیش از شماره صفحات متن اصلی آورده شوند.
یکی از عناصر ضروری برای شناسایی هویت یک ترجمه، ذکر نام مترجم است (البته باید توصیههای فدراسیون بینالمللی مترجمان و توصیههای ارائه شده توسط یونسکو رعایت شود)، مگر آنکه ترجمه یک گواهی ثبت اختراع یا سند مشابه باشد.
در سرفصل هر ترجمهای میبایست به سند اصلی اشاره نمود و بیانیه مجوز نشر آن با و یا بدون حق انحصاری ترجمه ذکر شود.